چشمان بیست سالگی ام آستیگمات درس هایم میشوند
نقاشی های کشیده نشده و شعر های نوشته نشده
شب ها توی خواب هایم زیر کتاب های درسی میشکنند و دم نمیزنند
دم نمیزنم و هی سوی چشمانم کم میشود
دیگر برای نقاشی کشیدن دیر شده
یعنی پیر شدی؟
نه منظورمو مثل اینکه بد رسوندم
من هم چشمهایم روز به روز داره ضعیف تر میشه اما من هنوز خیلی بهشون نیاز دارم اما ازشون هم خیلی کار میکشم...
یعنی پیر شدی؟
نه منظورمو مثل اینکه بد رسوندم
من هم چشمهایم روز به روز داره ضعیف تر میشه
اما من هنوز خیلی بهشون نیاز دارم اما ازشون هم خیلی کار میکشم...