دوس ندارم با تو به مطب دکتر ها بیایم
که بعد ها وقتی که دیگر چشمانت از چشمهای غریبه ها تمیز داده نمی شود
و من از مطب روانشناس به روان پزشک و اعصاب و روان میروم
خاطره ای همان جا خفتم کند
و آرامشم را بگیرد
و چاقو را بگذراد روی شاهرگ اعصابم