ساعت را که رام کنم
آرام می شوم
امتحان می کنم
جواب نمی دهد
برگه اش را سفید تحویل من می دهد
و بدون حرفی بیرون می رود
بیرون که می رود قهر می کند
جا می مانم از زندگی
دنبالش نمی روم
گم میشوم